بررسی معنای استغاثه به امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) و جایگاه آن در زندگی امروز
شاید این روزها خبر برپایی اجتماعهای استغاثه به امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) به گوش شما هم رسیده باشد. شرط آنکه تلاشها و استغاثههای ما در امامخواهی و طلب ظهور مؤثر باشد، این است که ابتدا مفهوم استغاثه به امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را بدانیم؛ اگر ما شناخت و معرفت دقیقی از این حرکت عظیم نداشته باشیم، نمیتوانیم حق آن را به درستی ادا کنیم و آن را به ثمر برسانیم. نداشتن شناخت کافی از مفهوم استغاثه به امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) باعث میشود ما این سیر و سلوک عرفانی را با دعایی سطحی و زبانی اشتباه بگیریم. هر دعایی استغاثه نیست و استغاثه آداب و شرایط خاص خودش را دارد.
بارها در آیات قرآن، روایتهای اهل بیت (علیهمالسلام) و وقایع تاریخی خواندهایم، خدا بلاها و مصیبتهای وارده بر بسیاری از اقوام را با استغاثه و دعای آنها برطرف کرده است. انبیاء و اولیای خدا همواره بزرگترین خواستهها و طلبهای خود و قومشان را با تضرع و استغاثه از خدا میخواستند.
استغاثه به معنای دعای عاجزانه و مضطرانه از زبان کسی است، که از شرایط جانفرسایش به تنگ آمده و راه نجاتی جز خدا نمیبیند. چنین مضطری با عجز و ناله به خدا پناه میبرد و با تمام جانش از او نجات میخواهد. خدا هم شرایط اجابت دعا و کوتاه کردن مسیر سختی و فشار را استغاثۀ مضطرانۀ افراد اعلام کرده است. او در آیات و روایات متعددی به گوش ما رسانده، اگر مردم برای مشکلاتشان به درگاه خدا تضرع و استغاثه نداشته باشند، آنها را به حال خودشان رها میکند، تا اگر میتوانند خودشان راه نجاتی دست و پا کنند.
برای جهانی که قرنهاست از بیامامی رنج میبرد و مردمش به انواع بلاها و مصیبتها دچارند، مردمی که خودشان در تمام این قرنها نتوانستهاند راه چارهای برای خود پیدا کنند، استغاثه آخرین و تنهاترین راه است؛ اگر ما مفهوم استغاثه به امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را بدانیم و خود را با تمرین و تلاش فراوان به مقام استغاثه و امامخواهی برسانیم، ره صدساله را یک شبه طی کردهایم و سالها ریاضت را با اکسیر استغاثه تاخت زدهایم. مخصوصاً برای ما که در دقایق پایانی بینالطلوعین ظهوریم و حتی فرصت زیادی برای آهسته و آرام پیش رفتن در مراحل خودسازی و تزکیه نداریم، استغاثه همان بُراقیست[1] که میتواند ما را عروج بدهد؛ اگر چنین کردیم و خودمان را به سیل استغاثهکنندگان رساندیم، ما هم عضوی از همان صالحین آخرالزمان میشویم، که خدا در قرآن وعدۀ میراث بردن زمین را به آنها داد.
اگر شما هم مشتاقید از چون و چرای استغاثه بیشتر بدانید و سیری به باطن مفهوم استغاثه به امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) داشته باشید، با ما همراه باشید.
بررسی مفهوم دعا و اهمیت آن
برای آنکه مفهوم استغاثه به امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را بهخوبی درک کنیم و بهتر بتوانیم آن را در سبک زندگی خودمان جا بدهیم، لازم است قدری در مورد مفهوم دعا و تفاوت آن با استغاثه حرف بزنیم؛ شاید اغلب ما واژههای دعا و استغاثه را یکی بدانیم، درحالیکه به هر دعایی استغاثه نمیگویند. با اینکه دعا ریشه و مبنای استغاثه است، اما استغاثۀ حقیقی شکل بلوغیافته و متعالی دعاست. میتوانیم این تفاوت را با یک مثال روزمره تعریف کنیم. دعا مثل کودکی معصوم و پاک است، که با وجود صدق و اخلاص زیادش هنوز بالغ نشده است، اما استغاثه آن پیر دنیادیدهای است، که تمام مراحل بلوغش را تکمیل کرده و به اوج تکامل رسیده است.
اساساً معنای دعا چیست و چه اثراتی دارد؟ دعا به معنای درخواست و طلب چیزیست. دعا همان اکسیر قوی و سلاح قدرتمندیست که حتی توانایی تغییر محکمترین تقدیرات را هم دارد و میتواند سرنوشتها را تغییر بدهد. دعا از کارگشاترین کلیدهاست، که میشود سختترین قفلها را با آن باز کرد؛ کلیدی که مستقیماً در نظام قضا و قدر عالم نفوذ میکند و قطعیترین قضاها را تغییر میدهد. اثر دعا در کلام امام کاظم (علیهالسلام) چه زیبا توصیف شده که:«بسیار دعا کنید، زیرا دعای شما میتواند بلایی که قطعی شده و فقط امضای نهاییاش مانده را برگرداند.[2]»
دعا مغز عبادتها[3] و مرکز فرماندهی تقدیرات ماست؛ همانطور که اگر مغز انسان از کار بیفتد، جسم میمیرد، حیات انسانی ما هم بدون دعا میمیرد و نفْس انسانی ما ساقط میشود. ترک دعا از جدیترین دلایل قطع لطف و رحمت عالم غیب از ماست. ما به بهانۀ دعا میتوانیم نظر خدا را به خودمان جلب کنیم و اتصالمان به آسمان را حفظ و تقویت کنیم.
موضوع دعا کردن انسان برای خدا بسیار مهم است و این تمایل را بارها از طریق پیامبرش (صلیاللهعلیهوآله) به گوش ما رسانده است: «بگو اگر دعا و زاری شما نبود، خدا چه اعتنا و توجهی به شما داشت؟»[4] خدا که مظهر ناز است و اظهار نیاز بندهاش را دوست دارد، فرد ترککنندۀ دعا را فردی مغرور و مستکبر میداند.[5] این عُجب و توهم بینیازی انسان از دعا روزی عامل شقاوت و سقوط او میشود.
تا زمانی که ما برای رفع موانع زندگی و پیشبرد تمام مسائل ریز و درشتمان به خدا پناهنده میشویم، او هم ما را کفایت میکند و اسباب و شرایط را برای ما فراهم میکند. او کسی که از دعا گریزان است را به خودش و قدرت و امکانات محدودش واگذار میکند.
خداوند لذت میبرد از اینکه بندهها حتی نمک غذایشان را هم از او بخواهند[6] و حتی برای بستن بند کفششان هم دعا کنند، چه رسد به مسائل مهم زندگی. به همین دلیل در خطابی به حضرت موسی میگوید، حتی نمک خمیر و علف گوسفندهایت را هم از من بخواه[7].
بررسی حقیقت استغاثه و تفاوت آن با دعا
شاید تابهحال تصور میکردیم، مفهوم استغاثه به امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) هم به معنای دعایی معمولی، خواندن مناجات یا گفتن بعضی جملات خاص است. جالب است بدانیم استغاثه دعایی است، که از زبان و حرف بالاتر رفته و قلب را به لرزه درآورده و مضطر کرده است.
غوث به معنای فریادرسی و پناهدهی است و استغاثه یعنی درخواست و طلب عاجزانۀ فریادرس توسط کسی که به سختی گرفتار شده است. به دعایی معمولی از زبان کسی که استجابت یا عدم اجابت دعا برایش چندان فرقی نمیکند و تأثیری در زندگی او ندارد، استغاثه نمیگویند. ابتدا باید مصیبت و شکایتی برای شخص اتفاق بیفتد، تا او با عجز و ناله به اضطرار بیفتند و دربهدر به دنبال فریادرسی باشد؛ اگر خدا اسرار و آثاری از دعا به گوش ما رسانده، استغاثه را هم بالاترین شکل دعا و تیر آخر بندگان برای جلب نظر خودش معرفی کرده است.
استغاثه کار بزرگیست، آنقدر بزرگ که والاترین و رفیعترین درجۀ عرفان به حساب میآید. کاری که قدرت بسیار زیادی میخواهد و از هر کسی هم برنمیآید. قرآن به ما میگوید، استغاثه به طهارت و رقت قلب نیاز دارد و خدا روح تضرع را از کسی که اهل استغاثه نیست، گرفته است. جایگاه استغاثه و تضرع بهقدری برای خدا ارزشمند است، که خدا علت نزول بعضی بلاها و مصیبتها به افراد و ملتها را رساندن آنها به حالت تضرع و استغاثه معرفی کرده است. در قرآن آمده که: «ما برای امتهای پیش از تو پیامبرانی فرستادیم، آنها را با رنج و سختی مواجه کردیم، شاید بیدار شوند و خضوع و زاری کنند. »[8] دو کلمۀ «بأساء» و «ضراء» نماد دو تدبیر خداوند برای رساندن مردم به استغاثه است. بأساء به معنای حوادث سخت مثل سیل، قحطی، بلایای طبیعی و بیماریهای مسری است. ضراء یعنی مصیبتهای فردی و اجتماعی مثل مشکلات و شکستهای مالی، آبروریزی، افسردگی و غمهایی که احوالات انسان را تیره میکند.
خدا که در هر حالی به فکر هدایت بندگان است، بندههای غافل و سنگدل را به بلا و مصیبت میاندازد، تا بشکنند و استغاثه کنند. اگر مردم بعد از بلاها و مصیبتها، به فقر و ناتوانی خودشان در مقابل خدا پی ببرند و به گریه و استغاثه بیفتند، لطف و رحمت خدا شامل حال آنها میشود.
فقیر به معنای کسی است، که به تنهایی توانایی ایستادن ندارد. وجود ما هم عین فقر نسبت به خداست. تا زمانی که ما عمیقاً فقر را در وجودمان نبینیم، نه به استغاثه میافتیم و نه مفهوم استغاثه به امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را درک میکنیم.
حقیقت مفهوم استغاثه به امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)
هیچ عبادتی بالاتر از استغاثۀ امامخواهی و تضرع عاجزانه برای ظهور نیست، که به هر کسی هم عطا نمیشود. کسی به این نعمت میرسد، که دل از علایق بسیاری کنده باشد. رسیدن به حال استغاثه و درک مفهوم استغاثه به امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) شرایط خاص خودش را دارد. کسی میتواند مفهوم استغاثه به امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را بفهمد، که دو مشخصۀ قطعی و ضروری در وجودش داشته باشد، عشق حقیقی به امام و دردهایی از جنس دردهای امام. محال است کسی عاشق نباشد و دردی از دردهای امام را نچشیده باشد، اما بتواند استغاثه کند. عشق و درد امام در قلبی مینشیند، که ایشان را بشناسد و نسبت به ایشان معرفت داشته باشد؛ پس کسی که به مقام عشق به امام میرسد، فشار سنگینی که روی قلب امام است را روی قلب خود حس میکند، آن را طاقت نمیآورد و فریادش میزند.
میل به استغاثه برای امام، معیار دینداری و آدمیت افراد است. بارها در سیرۀ اهل بیت (علیهمالسلام) و آیات قرآن خواندهایم، حتی بیتوجهی نسبت به آزار حیوانات هم جهنم را برای ما رقم میزند. چطور ممکن است، این همه ظلم و ستم، نسلکشی، فقر و آوارگی در جهان اتفاق بیفتد، آنگاه منجی و طبیب تمام این دردها آواره و در پردۀ غیبت باشد، یک انسان تمام این فجایع را ببیند و دردش نیاید و به استغاثه نیفتد؟ امام پدر انسانها هستند و هر روز شاهد کشتار، شکنجه، گرسنگی، آوارگی، رنج و محنت فرزندانشان هستند، اما نمیتوانند برای نجات آنها کاری کنند؛ مگر ممکن است کسی ادعای عشق به امام داشته باشد و نه تنها حزن و غمی از این مصیبت بر قلبش نباشد، بلکه مانعی بر سر راه آمدن امام هم باشد؟
اگر کودک ما گم شود، پدر ما فوت شود، اموال ما سرقت شود، منزلمان در آتش بسوزد، عزیزمان در مرز بین مرگ و زندگی در اتاق جراحی باشد، چه حالی به ما دست میدهد؟ تضرع و استغاثۀ حقیقی افراد را در چنین زمانهایی بهراحتی میبینیم. آیا از دوری امام یا حتی شوق و هیجان رسیدن به ایشان و مقامشان هم چنین حالتی داریم؟
استغاثه یک سنت و قانون الهی است. خدا صراحتاً اعلام میکند، اگر اهل تضرع و استغاثه نباشید، مشکلات شما آنقدر طولانی میشود، که به فلاکت میرسید. پس مفهوم استغاثه به امام زمان (عجلاللهتعالیفرحهالشریف) مفهومی بسیار عمیق است. لازمۀ این حرکت مهم، غیرت و وفای فرد است، تا بتواند حاجت و مصیبتهای امام را به حاجتهای خودش اولویت بدهد.
استغاثۀ امامخواهی یک امر مستحب و از سر بیکاری نیست، بلکه واجبی بسیار مهم و سرنوشتساز است؛ اما استغاثهای که پُر از عجز و بیقراری باشد؛ اگر کسی عملاً به این مفهوم استغاثه به امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) برسد، با سرعت نور به امام و مقام معیت با ایشان نزدیک میشود. چنین شخصی آنقدر وسیعالنفس میشود که در برطرف کردن موانع ظهور و پیش بردن جهان به سمت تشکیل تمدن الهی موعود، نقشی کلیدی ایفا میکند. این شخص با هوشمندی توانسته از مسیر بسیار طولانی و صعبالعبور نفسش پرش کند و خود را به همان صالحین آخرالزمان[9] برساند، که امامشان را از پردۀ غیبت بیرون میآورند و حکومت صالحین را در دولت کریمۀ موعود برپا میکنند.
[1] اسبی که در معراج پیامبر را به آسمان حمل کرد
[2] کلینی رازی، محمدبنیعقوب، اصول کافی، علی اکبر غفاری، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407، جلد دوم، ص 470
[3] الدُّعاءُ مُخُّ العِبادَةِ ، و لا يَهلِكُ مَعَ الدُّعاءِ أحَدٌ / مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار لدرر الأخبار الأئمه الأطهار، علی اکبر غفاری، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ج 93، ص 300
[4] قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا. ( سوره فرقان، آیه 77)
[5] وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ. (سوره غافر، آیه 60)
[6] خواانساري،جمالالدین، شرح غرر الحكم، تهران: دانشگاه تهران، 1366ش، ج1، ص58؛ ج2، ص52 و 451
[7] شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، قم: آل البيت، 1407ق، ج7، ص32
[8] وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَىٰ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ. (سوره انبیا، آیه 42)
[9] وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ. (سوره انبیاء، آیه 105)